انتقاد تند علمالهدی از شبکه نمایش خانگی
تاریخ انتشار: ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۳۴۱۸۷
به گزارش تابناک به نقل از پایگاه اطلاع رسانی امام جمعه مشهد؛ حجت الاسلام سید احمد علم الهدی در خطبه سیاسی نماز جمعه این هفته که با حضور زائران و مجاوران در رواق امام خمینی (ره) حرم مطهر رضوی برگزار شد، با اشاره به فرارسیدن سالروز شهادت امام صادق (ع) از آحاد مردم برای حضور در اجتماع صادقیون دعوت کرد و گفت: از همه شما عزیزان تقاضا میکنم که از ساعت ۸:۳۰ روز سهشنبه به مجلس عزای امام صادق (ع) مشرف شوید و در سوگ این امام همام به سمت بارگاه منور علی ابن موسیالرضا (ع) حرکت کنید، با تشرف به حرم مطهر بر فرش آقا بنشینید و برق اشک چشم خود را در مظلومیت جد غریبش به امام هشتم (ع) نشان دهید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: امیدواریم که همه برادران و خواهران اعم از زائر و مجاور در این مراسم باشکوه حضور پیدا کنند و عشق خود را به امام هشتم نشان دهند.
نماینده، ولی فقیه در استان خراسان رضوی با تأکید دوباره بر ضرورت بهبود اقتصاد و معیشت مردم خاطرنشان کرد: عزیزان من، اینکه بارها رهبر معظم انقلاب فرمودهاند، مسئولان هم میدانند و مردم نیز مطالبه میکنند، باعث میشود تا همه بدانند که این مشکلات معیشتی باید حل شود و سفره مردم باید از حالت تنگنا نجات پیدا کند. در این میان، بدانید که وضعیت فعلی فقط محصول عملکرد مدیران داخلی نیست بلکه توطئه و خواست دشمن هم در بروز این بحران اقتصادی دخیل بوده و بر این اساس، دشمنی که پیروزیهای ما را در عرصههای مختلف شاهد است، هر روز فشار خود را بر معیشت مردم بیشتر میکند.
وی ادامه داد: مسئولان نظام در موقعیتهای مختلف باید آگاه باشند که سفرههای مردم خالی نشود و معیشت مردم به تنگ نیاید، زیرا انسان در کنار سفره تنگ، نمیتواند مقاومت خود را در موقعیت حفظ کند. بر این اساس، همه باید توان خود را به میدان بیاورند تا مشکلات معیشتی مردم بهعنوان یک اصل و محور حلوفصل شود.
امام جمعه مشهد با بیان اینکه مردم هوشیار باشند تا تنگدستی عامل دست کشیدن از انقلاب نشود، تصریح کرد: دشمن بداند فشار اقتصادی و مشکلات معیشتی نمیتواند باعث شود که مردم ما از دین خود دست بردارند. ملت ما در مسیر این نظام دینی که بیش از ۴۴ سال از حاکمیت آن میگذرد، سرمایهگذاری کرده، بیش از نیم میلیون شهید خونهای پاکشان را تقدیم کرده و بیش از یک میلیون خانواده داغدار جگرگوشههایشان شدهاند. در این شرایط، نمیشود نیم میلیون جوان، پیشانیبند «یا زهرا (س)» و «یا صاحبالزمان (عج)» بر پیشانی بسته و به میدان رفته باشند یا یک میلیون زن و مرد در داغ عزیزانشان بسوزند، اما ما بگوییم به دین خدا کاری نداریم.
وی تأکید کرد: حکمرانی دین، مهمترین هدفگذاری دشمن در جریان براندازی فعلی است. اینکه امروزه مسئله کشف حجاب را دنبال میکنند، به این دلیل است که این موضوع نماینده یک پردهدری باشد تا بهتدریج، هرچه دین است از عرصه زندگانی مردم حذف شود.
علمالهدی گفت: امروز در عرصه ناهنجاریهای فرهنگی و اخلاقی، در کشور مصادیق بارز پردهدری و ناهنجاری وجود دارد و متأسفانه در بسیاری از مسائل فرهنگی و هنری، آثار عدم حکمرانی دین قابلمشاهده است. این برای مردم شهیدپرور ما قابلتحمل نیست. این مردم به خاطر چهار نفر زن و دختری که میل دارند بیبندوبار در جامعه تردد کنند، از خون شهدایشان نمیگذرند.
وی ابراز کرد: مایه تأسف است که امروز این ناهنجاری فرهنگی از بیحجابی فراتر رفته و به سایر عرصهها تسری یافته است. نمونه بارز آن را در جریان شبکه نمایش خانگی که بهتازگی هم به راه افتاده میتوان مشاهده کرد. در عرصه فرهنگی، باید صداوسیما میدانداری کند. هیچکس متعرض حریم شخصی افراد نیست، اما آیا نباید وزارت ارشاد به میدان بیاید تا بر هنر نظارت بیشتری صورت بگیرد و آن آقا یا خانم بازیگر یا کارگردان درحالیکه با سرمایه کشور و بیتالمال مردم رشد کرده، هنر خود را در استخدام ارزشستیزی و اباحهگری همه محرمات قرار ندهد؟
عضو مجلس خبرگان رهبری با ابراز تأسف از تبدیلشدن تدریجی هنر مردمی به هنر صنعتی اظهار کرد: اینکه یک آقا یا خانم هنرمند که حتی ممکن است در زمان انقلاب به دنیا هم نیامده باشد، اکنون بیاید در خانه سینما که همه هزینه آن را نظام میدهد، از سرمایه کشور تغذیه کند، هنرمند شود، فیلم بسازد و در آن روابط نامشروع زن شوهردار با مردی غیر از شوهرش را ترویج دهد تا خیانت به یک امر عادی در خانواده تبدیل شود، این با روح مردمی و اخلاقی هنر سازگار است؟ مگر تولیت هنر در کشور با وزارت ارشاد نیست؟
وی افزود: در خانواده اصیل ایرانی، همه قوام زندگی به حرمت پدر و مادر است. خانواده محدود به روز نوجوانی نیست که هزینه تحصیل را بدهد بلکه در جوانی و میانسالی هم خانواده مهم است. حالا اینکه در یک فیلم، حرمت خانواده را بشکنند تا جوان برای پدر و اندیشهاش ارزشی قائل نباشد و به مادر احترام نگذارد یا در فیلم دیگر، روابط نامشروع بین زن و مرد یا دختر و پسر ترویج شود و فرزندان این سرزمین را به ارتباط نادرست تشویق کنند، این کارها با این هدف صورت میگیرد که ریشه دینداری جوان ما را خشک کنند
در برابر ناهنجاری بیتفاوت نباشید
امام جمعه مشهد با تأکید بر اینکه نمیشود این فیلمهای آزاد ساخته شود و هیچکس جلوی آن را نگیرد، خاطرنشان کرد: این کشور، کشور جمهوری اسلامی است. این مردم جان دادند، خون دادند تا این نظام مستقر باشد و دین و ارزشهایش بر زندگیهایشان حاکم شود. اینکه اینطور آزادانه جریانهای دشمن، ناهنجاریهای فرهنگی را ترویج کنند و در مقابل، ما بایستیم و نگاه کنیم، این بیتفاوت ماندن در برابر حرمت خون شهداست. مسئولان باید به این مسئله توجه کنند؛ اینکه بر دوام این نظام سرمایهگذاری شده است.
وی ادامه داد: اینکه آقاپسر ۱۷ سالهای بگوید پدران ما انقلاب کردند و این خواسته آنها بود، ما خواسته دیگری داریم، اینطور نیست. عزیز من، انقلاب فقط خواسته پدر شما نبود بلکه همه این ملت به میدان آمد، جان داد، خون داد تا ناموس و کشور خود را از بردگی دشمنانش نجات دهد و امنیتی را رقم بزند که امروزه به یک امر عادی و بدیهی تبدیل شده است.
علمالهدی تصریح کرد: شما مسئولان اگر همه باهم جمع شوید، نمیتوانید اشکهای یک مادر شهید در غم فراق فرزند، ناله یک پدر شهید در اندوه پسر یا خون مظلومانه یک شهید را جواب بدهید. هنوز هم این خونها در جریان است. مدافعان حرم، خط سرخ ایثار و شهادتی هستند که تا به امروز هم ادامه دارد. حالا اینکه یک عده زن و دختر به میدان بیایند و کشف حجاب کنند، باعث نمیشود که این ملت از خون فرزندانش صرفنظر کند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: سید مهدی نیازی حمیدرضا الداغی حبیب فرج الله چعب هاکی روی یخ ایران علم الهدی شبکه نمایش خانگی مشهد سید مهدی نیازی حمیدرضا الداغی حبیب فرج الله چعب هاکی روی یخ ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۳۴۱۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نمایش زجر به قیمت لایک!
کلیپهای سلطهگری بر حیواناتی که به بهانه تفریح و سرگرمی آزار و شکنجه میشوند، پلتفرمهای گوناگون شبکههایاجتماعی را فتح کرده است. با یک جستوجوی ساده میتوان انواع و اقسام کلیپهایی ازایندست را مشاهده کرد، در جهانی که دور انسان میگردد؛ حیوانات، گیاهان و اجسام مادی وجود دارند تا رفاه بیشتری برای انسان فراهم کنند و هر چه غیرِ او در جهان، هست که کیفیت زندگی او را بهتر کند.
چنین موضع برتری است که زمینهساز پستانگاری حیواناتی میشود که بسیار قدیمیتر از انسان در کره زمین زیستهاند و در مقیاس زمینشناختی، عمر انسان در قیاس با عمر آنان بسیار ناچیز است. این مقایسه قدمت نیز نمیتواند انسان را از این تصور دور کند که موجوداتی که بسیار پیش از او زیستهاند، به جهان نیامدهاند تا در خدمت لذت، سرگرمی، رفاه و منفعت او باشند. اما این پرسش مطرح است که چگونه برخی افراد میتوانند، حیوانات بیدفاع را به دهشتناکترین شکل ممکن آزار دهند، و در ادامه، بازدیدکنندگانی هم باشند که میتوانند بهراحتی به تماشای حیوانات به اسارت گرفتهشده در شبکههای اجتماعی بنشینند؟ گاه کسانی که خود را مدافع و دوستدار حیوانات معرفی میکنند، آنان را برای انتشار فیلم تحت شدیدترین فشارها قرار میدهند که از دید تماشاگران پنهان میماند.
از دید این افراد، حیوانات میتوانند میزان «لایک» و «دنبالکننده» صفحههای مجازی آنان را افزایش دهند. همانند مردی که سگش را روزها و ماهها تمرین داده بود تا به هنگام سقوط او از ساختمانی کمارتفاع، او را نجات دهد و بازدیدکنندگان نمیدانستند سگ ناجی برای ایفای نقش در چنین عملیات فریبکارانهای، بارها در پروسه تولید محتوا، تنبیه و مجازات شده است. البرز سهند، بهعنوان مدافع حقوق حیوانات می گوید: ویدئوهایی ازایندست منبع درآمدی مطمئن برای سودجویان است، کسانی که تنها به تصاحب «دنبالکننده» فکر میکنند. درآمدزایی از شکنجه و آزار حیوانات باعث عادیسازی این رفتار شده و کودکان و نوجوانانی که در معرض این محتواها قرار میگیرند، حساسیت خود را در این مورد از دست میدهند و در بزرگسالی، حیوان را موجودی بیارزش قلمداد میکنند.
گستردگی تهیه اینگونه کلیپها که در آن حیوانات شکنجه میشوند، موجب شده است تا زنگ خطرها به صدا درآید. البرز سهند با تأکید بر مقوله آگاهی بخشی میگوید: «باید در این مورد فرهنگسازی کرد و آگاهی جامعه را ارتقاء داد تا حق حیات حیوانات به رسمیت شناختهشده و جامعه از نظاره نمایش آزار و اذیت آنان دست بردارد. بازدیدکنندگان با یک «کلیک ساده» بر روی اینگونه کلیپها، خود نیز به چرخه شکنجه حیوانات وارد میشوند و پذیرفتهشدگیِ چنین اشکالی از خشونت، سبب نهادینهسازی شده و موجب خواهد شد که تأمل بر اشکال نرم و پنهان خشونت علیه حیوانات، چندان محل توجه دغدغهمندان حقوق حیوانات قرار نگیرد و یا بهندرت برای آنان موضوعیت داشته باشد.»
از تحمیل سبک زندگی انسانی تا اختلال درروند زیست طبیعی حیوان
این مدافع حقوق حیوانات بیان میکند: «معمولا رنج ناچاری حیوانات در دچاری به وضعیتهایی که اختیاری در انتخاب آن نداشتهاند، نادید انگاشته میشود. آنها ناگزیر به تحمل وضعیتهایی هستند که آنها را به خدمت تفریح و سرگرمی صاحبانشان درمیآورد و این ناگزیری، رنجی را به شکل نرم و پنهان متوجه آنان میکند. بهخدمتگیری حیوانات برای سرگرمی و لذتجویی صرفا به حیوانات خانگی محدود نمیشود، اما حیوانات خانگی بیشتر در معرض آن هستند. حیواناتی که در فضای مجازی مورد بهرهکشی قرار میگیرند و بهبندکشیدنشان در حصار خانهها و ناگزیرکردن آنها به تحمل سبک زندگی انسانی، رنجی پنهان است که به طبیعت حیوانات تحمیل میشود و درروند زیست طبیعی آنان اختلال ایجاد میکند؛ چراکه تربیت حیوانات مطابق با قواعد زندگی انسانی، آنان را از طبیعت وجودیشان محروم میکند. این بهبندکشیدگی آنها را به لحاظ عاطفی نیز به استثمار ما درمیآورد و به ما وابستهشان میکند و این وابستگی عاطفی سبب میشود آنها تنگناهای تحمیلشده از سوی ما را بدون مقاومت بپذیرند و با آن کنار بیایند تا بتوانند با ما بمانند. ما، اما به این سلب آزادی و از ریل طبیعی خارجکردن حیوانات خانگی نیز قانع نیستیم و آنان را به خدمت دیگر خواستهای خود نیز درمیآوریم.»
وی در ادامه با اشاره به صنعت گسترده تولید و فروش حیوانات خانگی میگوید: «این صنعت یعنی همین انواع و اقسام سگها و گربهها با شکل و شمایل بهوضوح دستکاریشده و تجملاتی، بیشک راوی بخشی ازارتباط آدمی با خودش است. در نشریهای میدیدم که چگونه کارشناسان خبره تولید سگ و گربه با دستکاریشده ژنتیک به پیشرفتهای فوقالعادهای در تولید حیوانات خانگی بر اساس تمایلات مشتری و وضعیت بازار دست پیداکردهاند. پای کوتاه، بلند، دم سربالا، سرپایین، چشمزاغی، بیصدا و مناسب آپارتمان، زشت، اما باکلاس و قسعلیهذا. موجوداتی که پیش از ترکیب فردگرایی و خودخواهی انسان مدرن وجود خارجی نداشتند. چرخش مالی این کارخانه هم با محصولات جانبی و بیزینسهای اطرافش چیز اعجابآوری است. تنها چیزی که در این میان نیست دغدغه جانهایی است که ابتدا در فرآیند تولید مصنوعی، حیوانیتشان گرفتهشده و سپس در چارچوب زندگیهای انسانی محبوس شدهاند. از همه مضحکتر اینجاست که با مهربانی و احساس پیوستگی به آنها به این توهم میافتیم که چقدر حیواندوستیم!»
این مدافع حقوق حیوانات خاطرنشان میکند: «حیوان آزاری بدوی، آنگونه که در شبکههای اجتماعی قابلرؤیت است، ریشه در مناسبات نوین دارد. هزار سال پیش کسی در ایران با حیوانات چنین نمیکرد؛ همانگونه که در روستاها اکنون نمیشود. این آزار یک جنبه کاملا مدرن و روی دیگر سکه همین رویدادی است که در صنعت پیچیده حیوانِ خانگی سازی در غرب مشاهده میکنیم. صنعتی که کاملا در جهت چیزهایی مثل منزلت اجتماعی انسانها به چنین مداخلهای در طبیعت مشغول است. هر دوی اینها محصول جداسازی مدرن انسان از بقیه طبیعت است. با تبدیلشدن حیوانات به بخشی از منزلت نمادین طبقات پولدار و نگهداری انواع و اقسام حیوانات در خانه پس بیراه نیست که به این بیندیشیم که حیوانآزارها در حال انتقام گرفتن از طبقات بالا و فروکوفتن عقده وضعیتشان بر سر حیوانات بیچارهاند. روشن است که دراین شرایط چه عواملی نقشآفریناند. اینکه آدمی رابطه خوبی با حیوانات داشته باشد قطعا امری پسندیده وعالی است. نکته اینجاست که این رابطه پیشاپیش باوجود صنعت پرسود حیوانات خانگی مخدوش شدهاست. نکته در اینجا دفاع از «امر طبیعی» و ستایش بدویت نیست، بلکه سخن بر سر «حفظ طبیعت» است. این دو با یکدیگر متفاوتاند. از بین بردن طبیعت که چیزی است برآمده از عقل ابزاری مدرن و صنعتی سازی که با از بین بردن امر طبیعی فرق دارد. اولی نقدی است به سوژهگرایی مدرن و ازبین رفتن و در مضیقه قرارگرفتن حیات انسان و دیگر موجودات، و دومی گشودن راهی برای تجربه شکلهای متعدد و متنوع زندگی و اتفاقا بلوغ انسان.»
لایکِ رنج حیوانات
سهند تأکید میکند: «از فراوانترین آزارهایی که متوجه حیوانات میکنیم، تحمیل پوشش و آرایش به طبیعت بدن آنها و نمایش این پوشش در شبکههای اجتماعی است. ما انسانیم و بنا به انسانبودنمان طبیعت بدنمان را با پوشش و آرایش، به بند فرهنگ کشیدهایم و در آنچه با خود میکنیم، نسبتا صاحباختیاریم. اما حیوانات در آنچه با آنها میکنیم، اختیاری ندارند و بنا به انتخاب ما ناچارند کفش و لباس بپوشند و به زیورآلات آراسته شوند و موهای بدن و سروصورتشان کوتاه شود و گاه حتی ناگزیرند عینک را هم برای سرگرمی ما روی صورتشان تحمل کنند. امروزه با امکان گستردهای که فضای آنلاین به روی ما گشوده، اشکال تازهتری از خشونت نرم و غیرمستقیم علیه حیوانات در جریان است و روزبهروز بر تنوع شیوههای خشونتی که صاحبان حیوانات خانگی برای جلبتوجه و تأیید از کاربران فضای آنلاین متوجه حیوانات میکنند، افزوده میشود و اقبال کاربران برای مشاهده و بازنشر تصاویر ثبتشده از چنین رفتارهایی علیه حیوانات رو به فزونی است.
صاحبان حیوانات خانگی، آنها را در وضعیتهای مضحک یا پرخطر قرار میدهند و واکنش آنها را با دوربینهایشان ثبت میکنند و در فضای آنلاین به اشتراک میگذارند و کاربران نیز بیتوجه به رنجی که حیوانات در ثبت چنین لحظاتی متحمل شدهاند، قلبها و خندههایشان را پای این پستها مینشانند و با بازنشر این تصاویر، به بازدید بیشتر آنها یاری میرسانند و زمینه را برای آزار هرچه بیشتر حیوانات خانگی هموار میکنند؛ چراکه پربازدیدی این تصاویر، آنها را محبوبتر مینمایاند و اقبال بیشتری را متوجهشان میکند. کسانی که با ریختن لایک و قلب پای این پستها به ترویج، تثبیت و عادیسازی چنین رفتارهایی یاری میرسانند آیا در این مسئله تأمل میکنند که آنچه باعث لذت و سرگرمیشان شده، رنج حیوانی است که اختیاری برای در امان ماندن از آزار صاحب خود ندارد و قادر به تغییر شرایط زندگی خود نیست؟»
امروزه مواجهه با تصاویر و ویدئوهایی که در آنها به حیوانات لباسهای مضحکی پوشاندهاند، آنها را در وضعیتهای مضحکی قرار دادهاند یا به شیوههای متنوعی عصبانیشان کرده یا به حد مرگ ترساندهاند و… به امری طبیعی و مخاطبپسند تبدیلشده است، بنابراین فراواناند ویدئوهایی که در آنها صاحبان حیوانات مشغول خوردن غذایی هوسآور هستند. حیوان بیچاره با ولع و حسرت به آنها نگاه میکند، دهانش آب میافتد، دستش را به حالت تضرع بهسوی آنها دراز میکند و غذا میخواهد، اما صاحبان آنها بنا نیست به این حیوانات توجه کنند، چون دارند ثبت ویدئویی را کارگردانی میکنند که در گوشهای شاهد آزاری است که متوجه حیوان بیدفاع است.
گاه حتی صدای خنده کسی که در حال ثبت ویدئو هست با مشاهده واکنشهای حسرتبار حیوانات شنیده میشود و زمانی که این ویدئو در صفحات اجتماعی پُست میشود، تازه شروع ماجراست. کاربران با خندههای استهزاآمیز از این ویدئو استقبال میکنند و با به اشتراکگذاری آن در صفحات خود به بازنشر و پربازدیدی آن یاری میرسانند و دیگر صاحبان حیوانات خانگی را به هوس میاندازند که برای جلبتوجه و تأیید، چنین شیوههای آزاری را بر حیوانات خود روا بدارند. کمتر کسی در این زنجیره ثبت و نشر و بازنشر پیدا میشود که اندکی در رنج آن حیوانِ موردِ استهزا تأمل کند و به آنچه در حال وقوع است، اعتراض کند.»
لزوم روشنگری و آگاهیافزایی برای تغییر شرایط به نفع حیوانات
حیوانات، امکانی برای دفاع از خود در برابر چنین آزارهایی ندارند. آزارهایی که سهند میگوید: «نهتنها ناخوشایند جلوه نمیکنند، بلکه تماشایشان نشاط و سرخوشی هم در پی دارد! دیگر شیوههای آزار که از آنها بهعنوان خشونت مستقیمِ فیزیکی یاد میشود، اغلب افکار عمومی را به چالش دعوت میکند و صدای آنان را برای دفاع از حقوق حیوانات بلند میکند، اما این شیوههای نرم در کمتر کسی حساسیت و اعتراض برمیانگیزد و جریان غالب، موافق چنین رفتارهای ناروا با حیوانات است. اگر نگاهمان به حیوانات تغییر کند و آنها را در سلسلهمراتب نمادینمان در جایگاهی پستتر از خود ننشانیم، رنجی که از این استهزا، تمسخر و تحقیر متحمل میشوند، در ما حساسیت برمیانگیزد و ما را به واکنش وامیدارد؛ چنانکه درباره انسان چنین است. کمترین کاری که میتوانیم برای مقابله با چنین رفتارهایی انجام دهیم این است که تصاویر آزار حیوانات را با لایکهایمان تأیید نکنیم و با بازنشر آنها به پربازدیدیشان یاری نرسانیم. عدم توجه و تأیید چنین مواجهاتی با حیوانات، به نامقبولی تدریجی آنها و حاشیهرانیشان در فضای آنلاین خواهد انجامید. متأسفانه طبیعیانگاری رفتارهایی اینچنین با حیوانات سبب شده حتی دغدغهمندان حقوق حیوانات نیز توجه کمتری به این شکل از آزارهای پنهان و نرم داشته باشند. مدیران شبکههای اجتماعی نیز نسبت به رواج چنین رفتارهایی با حیوانات سکوت و انفعال پیشه کردهاند و امکانی سخاوتمند برای پربازدیدی تصاویر ثبتشده از آزار حیوانات گشودهاند.»
طبیعتا روشنگری و آگاهیافزایی در این زمینه میتواند شرایط را به نفع حیوانات تغییر دهد و مدیران شبکههای اجتماعی و کاربران آنلاین را به رفتارهای مسئولانه در قبال حیوانات ترغیب کند. این مدافع حقوق حیوانات با تأکید بر عبارت پیشگفته، خاطرنشان میکند: «با گسترش انبوهی از رسانهها و ارتباطات دیجیتال، حامیان حقوق حیوانات همچنان نتوانستهاند شبکههای ارتباطی قوی بین خودشان تشکیل دهند تا از آن طریق اطلاعرسانی و آگاهی بخشی عمومی را پیش ببرند. به همین علت آنها نتوانستهاند با مردم دیالوگی پایدار برقرار کنند. در شرایط فعلی اکثریت فعالان حقوق حیوانات، اجتماعات کوچک پراکندهای هستند که ارتباط چندانی باهم ندارند، روحیه همکاری و کار جمعی در آنها دیده نمیشود، اهداف مشترکی را تعقیب نمیکنند و گاهی حتی در تضاد باهم قرار میگیرند، در چنین شرایطی مسئله روشنگری و آگاهیافزایی مغفول مانده است.»
منبع: رسالت
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی